The_Explainer__تشریح_دیباچه_شاهنامه

Tales of the Shahnameh ---- بزم شاهنامه - A podcast by Tales of the Shahnameh ---- بزم شاهنامه

Categories:

واژه‌نامه کلیدیخداوند جان و خرد: ترکیبی که به پروردگار هستی، نفس کلی و عقل کلی اشاره دارد.معتزله: فرقه‌ای کلامی در اسلام که از جمله اعتقادات آنها این است که خداوند با چشم سر دیده نمی‌شود.اشاعره: فرقه‌ای کلامی در اسلام که مخالف معتزله بودند و به رؤیت خداوند با چشم سر معتقد بودند.خستو شدن: اعتراف کردن، اقرار نمودن.دادن: در این متن به معنای "آفریدن" است، نه بخشیدن یا عدالت ورزیدن.خرد: عقل، اندیشه، نیروی تمییز نیک و بد؛ در شاهنامه نگهبان جان است.جان: روح، نفس، نیروی حیات؛ در شاهنامه همراه و جفت خرد.گوهران (آخشیج‌ها): عناصر اصلی سازنده جهان از دیدگاه کیهان‌شناسی باستان، شامل آتش، باد، آب، خاک.افلاک: کرات آسمانی، آسمان‌ها؛ در این متن به گردش ستارگان و سیارات اشاره دارد.بطلمیوسی: اشاره به نظریه نجومی بطلمیوس که زمین را مرکز عالم می‌دانست و سایر اجرام آسمانی را در مدارهای دایره‌ای به دور آن می‌گردانید.مردم: در این متن به معنای انسان، که دارای هوش، رای و خرد است و بر حیوانات برتری دارد.دقیقی: شاعری پیش از فردوسی که تلاش کرد شاهنامه ابومنصوری را به نظم درآورد، اما در جوانی کشته شد.شاهنامه ابومنصوری: منبع اصلی فردوسی برای سرودن شاهنامه، که توسط ابومنصور معمری به دستور ابومنصور عبدالرزاق گردآوری شده بود.تعقید معنوی: پیچیدگی و ابهام در معنی یک بیت یا عبارت که درک آن را دشوار می‌سازد.ابومنصور (حامی فردوسی): مهتری جوان و پهلوان‌نژاد که حامی فردوسی بود و او را تشویق به سرودن شاهنامه کرد.سلطان محمود: حاکم غزنه که فردوسی شاهنامه خود را به او تقدیم کرد (با وجود مبالغه و احتمالاً از سر ناچاری برای بقای اثر).